جدول نهایی پیش بینی قیمت دلار در سناریوهای مختلف جنگ و تحریم

سناریو تحلیل خلاصه اثر روانی دامنه تخمینی رشد قیمت دلار (نسبت به قیمت پایه)
۱. مکانیزم ماشه سقوط شدید درآمدهای ارزی، جهش کسری بودجه و نقدینگی شوک ، هجوم برای خرید ارز تا 130 هزار تومان در میان مدت
۲. جنگ مستقیم توقف اقتصاد، هزینه‌های سرسام‌آور جنگ، چاپ پول بی‌رویه ترس در صورتی که جنگ فرسایش نشود و زود تمام شود چند برابر شدن در بازه چند ساله، در صورت فرسایشی شدن چند ده برابر شدن
۳. شکست مذاکرات اثر مزمن، تداوم روند فعلی با شیب تندتر افزایش پایدار انتظارات تورمی تا 130 هزار تومان در میان مدت
ترکیب ۱ و ۳ جهش اولیه و تثبیت در سطوح بالا شوک + اثر مزمن رشد 70 تا 120 درصدی
ترکیب ۱ و ۲  تورم شدید، انزوا در حین جنگ ترس+ انزوا در صورت زود تمام شدن جنگ قیمت دلار  چندین برابر می‌شود
ترکیب ۲ و ۳  تورم شدید، انزوا در حین جنگ ترس+ انزوا در صورت زود تمام شدن جنگ قیمت دلار  چندین برابر می‌شود
ترکیب ۱ و ۲ و ۳ بدترین سناریو تضعیف اقتصادی در صورت فرسایشی شدن چند ده برابر شدن 

جدول مطالب

مقدمه و مفروضات کلیدی

در این مطلب سعی داریم کمک کنیم تا تولیدکنندگان و فعالان عرصه آسانسور بتوانند برنامه ریزی های بهتر مالی داشته باشند. این تحلیل یک پیش‌بینی دقیق عددی نیست، بلکه یک ارزیابی کیفی و تخمین دامنه‌ای از روندهای احتمالی است. قیمت دلار در ایران به متغیرهای بی‌شماری وابسته است و این سناریوها صرفاً بخشی از تصویر کلان هستند. دو عامل همیشگی که به عنوان “عوامل پایه” در تمام سناریوها حضور دارند، به شرح زیر تعریف می‌شوند:

  1. اثر تحریم‌های بین‌المللی: این عامل به معنای محدودیت درآمدهای ارزی دولت (عمدتاً از فروش نفت و پتروشیمی)، افزایش هزینه مبادلات بانکی و تجاری، و کاهش سرمایه‌گذاری خارجی است. تحریم‌ها به طور مداوم عرضه ارز در بازار را محدود کرده و بهای تمام شده کالاها را افزایش می‌دهند که خود متاسفانه منجر به رشد تقاضا برای دلار به عنوان ابزار حفظ ارزش می‌شود.

  2. اثر تولید نقدینگی در داخل: این عامل به رشد حجم پول در اقتصاد کشور اشاره دارد که معمولاً ناشی از کسری بودجه دولت و تامین آن از طریق سیستم بانکی (استقراض از بانک مرکزی) است. بر اساس نظریه مقداری پول که در آن M حجم پول،V سرعت گردش پول، P سطح قیمت‌ها و Q حجم تولید است)، اگر رشد نقدینگی (M) بسیار بیشتر از رشد اقتصادی ( Q) باشد، نتیجه مستقیم آن تورم ( P) و کاهش ارزش پول ملی خواهد بود. این عامل به طور مستمر تقاضا برای دلار را افزایش می‌دهد. توجه داشته باشید که در صورت عدم رخداد هیچ یک از سناریوهای جنگ، باز هم خود نقدینگی خلق شده میتواند باعث افزایش نرخ دلار صرفا ناشی از نقدینگی، بین 110 تا 170 هزار تومان شود.

این دو عامل مانند “هیزم‌های خشک” هستند که سناریوهای بعدی نقش “جرقه” را برای آن‌ها بازی می‌کنند.


بخش اول: تحلیل سناریوهای منفرد

در این بخش، هر سناریو به صورت جداگانه و با در نظر گرفتن دو عامل پایه (تحریم و نقدینگی) بررسی می‌شود.

سناریوی ۱: فعال شدن مکانیزم ماشه (Snapback Mechanism)

تحلیل اقتصادی و سیاسی:

مکانیزم ماشه به معنای بازگشت خودکار تمامی تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد است که پیش از توافق برجام وجود داشتند. این اتفاق ایران را ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار می‌دهد و یک اجماع جهانی (حتی اگر برخی کشورها مانند چین و روسیه با آن مخالف باشند) علیه ایران شکل می‌دهد.

مطلب سودمند کاملا مرتبط : همه چیز در مورد مکانیسم ماشه | چطور در امان بمانیم؟

  • تأثیر عامل تحریم: این سناریو صرفاً تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا نیست؛ بلکه تحریم‌های بین‌المللی و الزام‌آور برای همه کشورهاست. این به معنای قطع تقریبا کامل فروش رسمی نفت، مسدود شدن دارایی‌ها در مقیاس جهانی، و محدودیت شدید بر تمام مبادلات تجاری، حتی با شرکای فعلی مانند چین است. درآمدهای ارزی دولت  سقوط کرده و به منابع غیررسمی و پرهزینه محدود می‌شود. عرضه ارز به پایین‌ترین سطح ممکن در سال‌های اخیر می‌رسد.
  • تأثیر بر عامل نقدینگی: دولت برای جبران کاهش شدید درآمدهای ارزی و ریالی، با کسری بودجه‌ مواجه خواهد شد. محتمل‌ترین راهکار، استقراض گسترده از بانک مرکزی و چاپ پول خواهد بود که به جهش در نرخ رشد نقدینگی منجر می‌شود.
  • تأثیر روانی: فعال شدن مکانیزم ماشه یک شوک روانی به بازار وارد می‌کند. این اتفاق به معنای بن‌بست دیپلماتیک و قرار گرفتن در مسیر تقابل است. انتظارات تورمی به شدت افزایش یافته و هجوم برای خرید دلار جهت حفظ ارزش دارایی‌ها (Capital Flight) به اوج خود می‌رسد. که البته به نظر میرسد دولت با وضع مالیات بر سوداگری سعی بر کنترل بازار طلا و ارز داشته است.

مطلب سودمند کاملا مرتبط : همه چیز درباره مالیات بر سوداگری و سفته‌بازی یا عایدی سرمایه

پیش‌بینی قیمت دلار:

در این سناریو، شاهد یک جهش شارپ  در ارزش دلار خواهیم بود، کما اینکه در جهش بین 80 تا 106 هزار تومان شاهد آن بودیم. قیمت از سطوح قبلی خود فاصله گرفته و یک کریدور قیمتی جدید و بالاتر را ثبت خواهد کرد. این افزایش صرفاً هیجانی و کوتاه‌مدت نخواهد بود، بلکه به دلیل تضعیف سمت عرضه ارز و تقویت سمت تقاضا، در سطوح جدید تثبیت می‌شود. قیمت دلار می‌تواند رشد  تا  130 هزار تومان را در بازه میان مدت تجربه کند.


سناریوی ۲: جنگ مستقیم ایران و اسرائیل

تحلیل اقتصادی و سیاسی:

این سناریو به معنای درگیری نظامی مستقیم و گسترده است، نه صرفاً حملات محدود و نیابتی. این وضعیت، اقتصاد کشور را وارد یک فاز “اقتصاد جنگی” می‌کند. گزینه ای که محتمل است ، هم به دلیل جابجایی سامانه های پدافند تاد جدید به سرزمین های اشغالی پس از جنگ قبلی، هم به دلیل حمله احتمالی ایالات متحده به ونزوئلا. ایالات متحده قصد دارد با در دست گرفتن ونزوئلا، نفت ونزوئلا را در مدار خود جاری کند تا در صورت بسته شدن تنگه هرمز پس از جنگ احتمالی آینده، اثر بسته شدن کاهش یابد. هر چند تمامی آنها احتمالات است و قطعیتی وجود ندارد.

مطلب سودمند مرتبط : استراتژی‌های بقای مالی در صنعت آسانسور برای عبور امن از جنگ

  • تأثیر بر عامل تحریم: جنگ، ریسک معامله با ایران را به بی‌نهایت میل می‌دهد. حتی کشورهایی که تحریم‌ها را دور می‌زنند، از ترس آسیب دیدن محموله‌ها، کشتی‌ها و یا تحریم‌های ثانویه مرتبط با تامین مالی جنگ، تجارت با ایران را متوقف یا به شدت محدود خواهند کرد. درآمدهای ارزی بسیار محدود می‌شود.
  • تأثیر بر عامل نقدینگی: هزینه‌های جنگ سرسام‌آور است. دولت مجبور به تخصیص تمام منابع موجود به بخش نظامی خواهد شد. این هزینه‌ها هیچ راهی برای تأمین جز چاپ پول  ندارند. این امر می‌تواند به سادگی کشور را در آستانه تورم شدیدتر از قبل (Hyperinflation) قرار دهد.
  • تأثیر روانی: این سناریو، شاید یکی از بدترین حالات ممکن برای جامعه و فعالان اقتصادی است. نااطمینانی بر آینده، ترس از نابودی زیرساخت‌ها، و تضعیف امنیت، منجر به هجوم به سمت دلار و طلا می‌شود. تقاضا برای ریال کم شده و عملاً سیستم پولی کشور در معرض تضعیف قرار می‌گیرد.

پیش‌بینی قیمت دلار:

در این سناریو، مفهوم “قیمت” تا حدی معنای خود را از دست می‌دهد. بازار رسمی ارز از کار افتاده و قیمت در بازار سیاه به صورت لحظه‌ای و با جهش‌های لحظه ای تعیین می‌شود.
البته باید توجه داشت که چند حالت رخ می دهد. اول حالتی که جنگ زود تمام شود و دوم حالتی که از نظر زمانی طولانی شود و حالت فرسایشی پیدا کند. باز در هر دو حالت موضوع به این مربوط می شود که کدام سمت جنگ بهتر عمل خواهد کرد . هم در بحث اقتصاد جنگ و هم در بحث روانی، در نهایت سمتی که غالب باشد اقتصادش هم پیروی کننده است. جدای از بحث های اقتصادی داخلی ، منظور فقط اثر سیاسی است.به همین دلیل جا دارد که این موضوع به صورت مفصل تری بررسی شود :

مقدمه: تعریف مفاهیم کلیدی

برای جلوگیری از ابهام، ابتدا باید تعاریف خود را از این اصطلاحات مشخص کنیم:

  • جنگ کوتاه مدت: درگیری نظامی متمرکز و شدید که طی چند روز تا چند هفته به پایان می‌رسد و با یک آتش‌بس یا توقف درگیری‌ها خاتمه می‌یابد. تمرکز اصلی بر آسیب‌های نظامی و شوک اولیه است.
  • جنگ فرسایشی: درگیری طولانی‌مدت (چندین ماه تا سال) که در آن هر دو طرف به طور مداوم به زیرساخت‌های اقتصادی، نظامی و صنعتی یکدیگر آسیب می‌زنند. این حالت اقتصاد را کاملاً درگیر جنگ می‌کند.
  • پیروزی ایران (در این سناریو): به معنای تحمیل خسارات قابل توجه به طرف مقابل، حفظ تمامیت ارضی و ثبات سیاسی داخلی، دستیابی به اهداف استراتژیک اعلام شده (مثلاً توقف حملات اسرائیل)، و پایان دادن به جنگ در یک موقعیت برتر یا برابر.
  • شکست ایران (در این سناریو): به معنای متحمل شدن خسارات سنگین و جبران‌ناپذیر به زیرساخت‌های حیاتی (هسته‌ای، نظامی، اقتصادی)، عدم دستیابی به اهداف، تضعیف شدید توان بازدارندگی، و احتمالاً بی‌ثباتی سیاسی در داخل کشور. ( انشالله که هرگز رخ نخواهد داد به امید و با توکل خدا )

بخش اول: شوک اولیه وقوع جنگ (مشترک در تمام سناریوها)

صرف نظر از مدت و نتیجه، لحظه شروع جنگ مستقیم به خودی خود یک رویداد اقتصادی ویرانگر است.

  1. توقف بازار: بازارهای مالی (بورس، ارز، طلا) عملاً متوقف یا با دخالت مستقیم دولت قفل می‌شوند.
  2. رشد قیمت در بازار سیاه: قیمت دلار در بازار غیررسمی به دلیل وحشت (Panic) و هجوم برای تبدیل تمام دارایی‌های ریالی به ارز، به صورت لحظه‌ای  جهش خواهد داشت. این جهش اولیه، نقطه شروع تمام سناریوهای بعدی است.
  3. اقتصاد جنگی: دولت بلافاصله منابع را به سمت هزینه‌های نظامی سوق می‌دهد. این به معنای چاپ پول گسترده برای تأمین این هزینه‌ها و توقف پروژه‌های عمرانی و… است.

این شوک اولیه، قیمت دلار را در همان ابتدا چندین ده درصد پرتاب می‌کند. اتفاقات بعدی تعیین می‌کند که آیا این قیمت تعدیل می‌شود، در همین سطح باقی می‌ماند، یا به صعود خود ادامه می‌دهد.


بخش دوم: تحلیل سناریوهای تفکیک شده
سناریوی ۱: جنگ کوتاه مدت
الف) جنگ کوتاه مدت با پیروزی ایران
  • تحلیل اقتصادی: آسیب‌های اقتصادی عمدتاً به بخش نظامی و برخی زیرساخت‌های استراتژیک محدود می‌شود. کشور سریعاً از فاز جنگی خارج می‌شود، اما هزینه‌های سنگین جنگ در همین مدت کوتاه، حجم عظیمی از نقدینگی را به اقتصاد تزریق کرده است. تحریم‌های بین‌المللی به دلیل اثبات توانایی نظامی ایران، احتمالاً شدیدتر و با اجماع بیشتری همراه خواهد بود.
  • تحلیل روانی: پس از شوک اولیه، یک حس غرور ملی و اعتماد به نفس به سیستم سیاسی بازمی‌گردد. این امر می‌تواند بخشی از هیجان و ترس اولیه بازار را تخلیه کند. با این حال، فعالان اقتصادی هوشمند می‌دانند که هزینه‌های این پیروزی و انزوای پس از آن، بلندمدت خواهد بود.
  • پیش‌بینی قیمت دلار:
    1. فاز اول (شروع جنگ): جهش (چند ده هزار تومانی )
    2. فاز دوم (پس از اعلام پیروزی و آتش‌بس): یک تعدیل نسبی در قیمت رخ می‌دهد. بخشی از تقاضای هیجانی از بازار خارج می‌شود و قیمت کمی از اوج خود فاصله می‌گیرد.
    3. فاز سوم (تثبیت): قیمت دلار هرگز به سطح قبل از جنگ باز نخواهد گشت. اثرات بلندمدت چاپ پول و تشدید تحریم‌ها، یک کف قیمتی جدید و بالاتر از قبل ایجاد می‌کند. قیمت نهایی در سطحی بالاتر از قبل از جنگ تثبیت می‌شود. در این سناریو اعداد 150 هزار تومان لمس شده و سپس پس از اعلام پیروزی به اعداد پایین تر باز خواهد گشت.
ب) جنگ کوتاه مدت با شکست ایران
  • تحلیل اقتصادی: آسیب‌های وارد شده عمیق و حیاتی هستند ( خدایی نکرده مثلاً نابودی بخش بزرگی از توان موشکی یا تأسیسات هسته‌ای که انشالله هرگز رخ نخواهد داد). هزینه بازسازی این زیرساخت‌ها به کسری بودجه دولت اضافه می‌شود. توان بازدارندگی کشور تضعیف شده و ایران در موضع ضعف قرار می‌گیرد.
  • تحلیل روانی: این یک ضربه مضاعف است: وحشت جنگ + ناامیدی ناشی از شکست. اعتماد به آینده اقتصادی و سیاسی کشور تضعیف می شود. فرار سرمایه شدت پیدا می کند.
  • پیش‌بینی قیمت دلار:
    1. فاز اول (شروع جنگ): جهش (چند ده هزار تومانی )
    2. فاز دوم (پس از شکست و آتش‌بس): هیچ تعدیل معناداری رخ نمی‌دهد. اخبار مربوط به میزان خسارات و ضعف کشور، موج جدیدی از تقاضا برای دلار را ایجاد می‌کند.
    3. فاز سوم (تثبیت): قیمت دلار نه تنها کاهش نمی‌یابد، بلکه ممکن است به روند صعودی خود ادامه دهد تا اثرات کامل شکست را منعکس کند. یک کریدور قیمتی جدید و بالاتر شکل می‌گیرد. قیمت می‌تواند به راحتی در سطحی بالاتر از قبل از جنگ قرار گیرد. مثلا 150 هزار تومان.

سناریوی ۲: جنگ فرسایشی
الف) جنگ فرسایشی با پیروزی ایران
  • تحلیل اقتصادی: این یک پیروزی پیریک (Pyrrhic Victory) است. اقتصاد کشور برای ماه‌ها یا سال‌ها در حالت جنگی بوده است. تولید داخلی (غیرنظامی) تقریباً متوقف شده، زیرساخت‌های اقتصادی به طور گسترده آسیب دیده، و دولت برای تأمین هزینه‌های جنگ، به طور مداوم در حال چاپ پول بوده است. این سناریو نسخه قطعی تورم  شدید (Hyperinflation) است.
  • تحلیل روانی: جامعه خسته و آسیب‌دیده است. حتی اگر در نهایت “پیروزی” اعلام شود، اثر روانی آن در مقابل اثر اقتصادی رنگ می‌بازد. نااطمینانی به آینده، متاسفانه عمیق و پایدار است.
  • پیش‌بینی قیمت دلار:در این سناریو، ما دیگر با “جهش قیمت” روبرو نیستیم، بلکه با یک “مارپیچ تورمی صعودی” مواجهیم.
    • قیمت دلار به صورت پیوسته افزایش می‌یابد.
    • مفهوم “تثبیت قیمت” از بین می‌رود. دلار صرفاً به صعود خود ادامه می‌دهد.
    • در پایان جنگ، حتی با اعلام پیروزی، حجم نقدینگی آنچنان عظیم است که ریال بخش بزرگی از کارایی خود را از دست داده است. جنگ فرسایشی برای اقتصاد بسیار مضر است و افزایش قیمت دیگر با درصد قابل محاسبه نیست، بلکه چندین برابر شدن است.
ب) جنگ فرسایشی با شکست ایران
  • تحلیل اقتصادی: این بدترین سناریوی ممکن است که با توکل به خدا هرگز اتفاق نخواهد افتاد انشالله . تمام ویرانی‌های اقتصادی سناریوی قبلی (جنگ فرسایشی) را دارد، با این تفاوت که در نهایت با شکست و تحمیل شرایط از سوی طرف مقابل خاتمه می‌یابد. کشور با اقتصادی نابود شده، زیرساخت‌های ویران، بدهی‌های هنگفت جنگی، و بدون هیچ قدرت چانه‌زنی سیاسی باقی می‌ماند.
  • تحلیل روانی: متاسفانه این سناریو می‌تواند به بی‌ثباتی‌های گسترده داخلی و تضعیف نظم اجتماعی منجر شود. اعتماد به پول ملی از بین می رود.  البته بحث ملیت ایرانی و ایرانی بودن نخ تسبیحی است که می تواند مجدد همه ما را به هم نزدیک کند.
  • پیش‌بینی قیمت دلار:این سناریو به تضعیف شدید ارزش ریال منجر می‌شود.
    • قیمت دلار به ارقام نجومی می‌رسد.
    • مردم برای حفظ ارزش دارایی و انجام معاملات به طور کامل به ارزهای خارجی یا طلا و کالا روی می‌آورند (دلاریزه شدن اقتصاد یا بازگشت به اقتصاد تهاتری).
    • در این نقطه، صحبت از “نرخ برابری دلار” بی‌معناست، ممکن است دلار پس از شکست در یک جنگ فرسایشی به قیمت های ده ها برابری برسد.
بررسی روند دلار در جنگ ایران و عراق به عنوان یک نمونه از جنگ فرسایشی همراه پیروزی

تحلیل روند قیمت دلار در دوران جنگ ایران و عراق و پس از آن، یکی از مهم‌ترین مباحث برای درک اقتصاد معاصر ایران است. این دوره، نقطه عطفی در تاریخ ارزش پول ملی ایران محسوب می‌شود. در ادامه، تحلیل کامل این روند به همراه جدول و نمودار ارائه می‌شود.

تحلیل روند قیمت دلار (۱۳۵۹ تا ۱۳۷۵)

نکته بسیار مهمی که در ابتدا باید به آن اشاره کرد، وجود چندین نرخ ارز در این دوران بود. دولت یک نرخ رسمی بسیار پایین (حدود ۷ تومان) را به صورت دستوری برای واردات کالاهای اساسی تعیین کرده بود، اما این نرخ در دسترس عموم مردم نبود. آنچه ملاک ارزش واقعی پول ملی و اقتصاد  کشور بود، نرخ بازار آزاد (یا بازار سیاه) بود که در این تحلیل، مبنای کار ما قرار می‌گیرد.

بخش اول: دوران جنگ (۱۳۵۹ – ۱۳۶۷)
  1. شروع جنگ و شوک اولیه (۱۳۵۹ – ۱۳۶۱) – سه تا پنج  برابر شدن در چهارسال :

    • نقطه شروع: قبل از شروع جنگ، قیمت دلار در بازار آزاد حدود ۱۰ تومان بود. نرخ رسمی ۷ تومان بود.
    • اثرات جنگ: با آغاز تهاجم عراق، اقتصاد ایران با یک شوک عظیم مواجه شد:
      • کاهش شدید درآمدهای نفتی: صادرات نفت ایران به دلیل حملات به پایانه‌های نفتی و نفتکش‌ها به شدت کاهش یافت. این یعنی منبع اصلی ورود ارز به کشور تقریبا خشکید.
      • افزایش سرسام‌آور هزینه‌ها: هزینه‌های نظامی، خرید تسلیحات در بازار سیاه بین‌المللی و تأمین نیازهای جبهه، تقاضا برای ارز را به شدت بالا برد.
      • چاپ پول و رشد نقدینگی: دولت برای تأمین هزینه‌های جنگ، به استقراض از بانک مرکزی و چاپ پول بدون پشتوانه روی آورد که مستقیماً به تورم و کاهش ارزش پول ملی دامن زد.
    • نتیجه: در همان سال‌های ابتدایی جنگ، قیمت دلار در بازار آزاد با جهشی قابل توجه به محدوده ۳۰ تا ۵۰ تومان رسید. دولت با سیاست‌های “کوپنی کردن” و کنترل شدید ارزی سعی در مدیریت اوضاع داشت، اما بازار آزاد راه خود را می‌رفت. این یعنی سه تا پنج  برابر شدن در چهارسال.
  2. جنگ فرسایشی و تثبیت بحران (۱۳۶۲ – ۱۳۶۷) – دوازده برابر شدن بعد از 8 سال :

    • اقتصاد جنگی: در این سال‌ها، اقتصاد ایران کاملاً به یک “اقتصاد جنگی” تبدیل شد. تولید داخلی به دلیل بمباران‌ها و اعزام نیروی کار به جبهه مختل شده بود و نیاز به واردات افزایش یافته بود.
    • افزایش شکاف نرخ رسمی و آزاد: در حالی که نرخ رسمی همچنان روی ۷ تومان ثابت مانده بود، نرخ بازار آزاد به دلیل تورم داخلی شدید و کمبود ارز، به روند صعودی خود ادامه داد.
    • پایان جنگ: در سال پایانی جنگ (۱۳۶۷)، اقتصاد کشور به دلیل ۸ سال فشار بی‌امان، به مرز فروپاشی رسیده بود. درآمدهای ارزی به کمترین میزان خود رسیده بود و قیمت دلار در بازار آزاد برای اولین بار از مرز ۱۰۰ تومان عبور کرد و به حدود ۱۲۰ تومان رسید. این یعنی ارزش ریال طی ۸ سال جنگ، بیش از ۹۰٪ سقوط کرده بود.
بخش دوم: دوران پس از جنگ (سازندگی) (۱۳۶۸ – ۱۳۷۵)
  1. شروع بازسازی و نیاز شدید به ارز (۱۳۶۸ – ۱۳۷۲) – 40 تا 60 درصد تورم بعد از پایان جنگ :

    • میراث جنگ: دولت جدید (آقای هاشمی رفسنجانی) با یک اقتصاد جنگ زده، زیرساخت‌های تخریب شده و بدهی‌های سنگین روبرو بود.
    • سیاست تعدیل اقتصادی: برای بازسازی کشور، نیاز به واردات گسترده ماشین‌آلات، تکنولوژی و مواد اولیه بود. این سیاست، تقاضا برای دلار را به شکل زیادی افزایش داد.
    • روند قیمت: قیمت دلار که در پایان جنگ حدود ۱۲۰ تومان بود، در این دوره به دلیل تقاضای بالای بازسازی و تداوم تورم، به آرامی به سمت ۱۴۰ تا ۱۶۰ تومان حرکت کرد.
  2. شوک درمانی و حذف نرخ رسمی (۱۳۷۲ – ۱۳۷۴):

    • نقطه عطف: این دوره، یکی از مهم‌ترین مقاطع تاریخ اقتصاد ایران است. دولت در راستای سیاست‌های تعدیل ساختاری و برای از بین بردن فساد ناشی از ارز چند نرخی، تصمیم به “تک‌نرخی کردن ارز” گرفت.
    • عملیات: دولت نرخ رسمی ۷ تومانی را حذف کرد و نرخ جدیدی نزدیک به نرخ بازار آزاد (حدود ۱۷۵ تومان) را به عنوان نرخ رسمی جدید اعلام کرد.
    • اثر روانی و اقتصادی: این اقدام که یک شوک بزرگ به اقتصاد بود، فنر فشرده شده قیمت ارز را رها کرد. انتظارات تورمی به اوج خود رسید و نقدینگی سرگردان به سمت بازار دلار هجوم برد.
    • جهش بزرگ: در نتیجه این سیاست، قیمت دلار در بازار آزاد از محدوده ۱۷۰ تومان در سال ۱۳۷۲، با یک جهش تاریخی به بیش از ۴۰۰ تومان در سال ۱۳۷۴ رسید. این جهش قیمتی، تورم بی‌سابقه‌ای را نیز به جامعه تحمیل کرد.

جدول روند قیمت دلار در بازار آزاد در جنگ ایران و عراق (ارقام تقریبی)

سال شمسی سال میلادی قیمت تقریبی (تومان) رویداد کلیدی
۱۳۵۹ 1980 ~ ۲۰ آغاز جنگ ایران و عراق
۱۳۶۰ 1981 ~ ۳۵ کاهش شدید صادرات نفت
۱۳۶۱ 1982 ~ ۴۵ آزادسازی خرمشهر، تداوم هزینه‌های جنگ
۱۳۶۲ 1983 ~ ۵۸ تشدید جنگ و هزینه‌ها
۱۳۶۳ 1984 ~ ۶۵ اقتصاد جنگی و تورم فزاینده
۱۳۶۴ 1985 ~ ۷۵ اوج‌گیری جنگ شهرها و نفتکش‌ها
۱۳۶۵ 1986 ~ ۹۰ فشار اقتصادی شدید بر کشور
۱۳۶۶ 1987 ~ ۱۰۰ سال‌های پایانی جنگ، فرسودگی اقتصاد
۱۳۶۷ 1988 ~ ۱۲۰ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ
۱۳۶۸ 1989 ~ ۱۲۰ آغاز دولت سازندگی، نیاز به بازسازی
۱۳۶۹ 1990 ~ ۱۴۰ افزایش تقاضا برای ارز جهت واردات
۱۳۷۰ 1991 ~ ۱۴۵ تداوم سیاست‌های تعدیل اقتصادی
۱۳۷۱ 1992 ~ ۱۵۰ زمینه‌سازی برای تک‌نرخی کردن ارز
۱۳۷۲ 1993 ~ ۱۸۰ اعلام سیاست تک‌نرخی کردن ارز
۱۳۷۳ 1994 ~ ۲۶۰ جهش اول پس از حذف نرخ رسمی
۱۳۷۴ 1995 ~ ۴۱۰ اوج‌گیری بحران ارزی و تورم
۱۳۷۵ 1996 ~ ۴۴۰ تلاش برای تثبیت بازار پس از شوک

جدول خلاصه تحلیل قیمت دلار در سناریوهای مختلف جنگ 
سناریو ماهیت درگیری نتیجه برای ایران تحلیل کلیدی پیش‌بینی وضعیت دلار
۱-الف کوتاه مدت پیروزی شوک اولیه، هزینه بالای جنگ، اما بازگشت سریع ثبات. غرور ملی . جهش شدید اولیه، تعدیل جزئی، و تثبیت در کف قیمتی جدید بالاتر  ( لمس رشد چند ده درصدی و بازگشت و ثثبیت در کف های جدید)

۱-ب کوتاه مدت شکست ضربه مضاعف (جنگ + شکست). نابودی زیرساخت حیاتی. جهش شدید اولیه، بدون تعدیل، و ادامه روند صعودی. تثبیت در سطوح بالا ( رشد چند ده درصدی )
۲-الف فرسایشی پیروزی پیروزی پیریک. اقتصاد تضعیف شده، تورم قطعی به دلیل چاپ پول مارپیچ ابر تورمی. چند برابر شدن
۲-ب فرسایشی شکست بدترین سناریو چند ده برابر شدن

نتیجه‌گیری نهایی:

طولانی شدن جنگ (فرسایشی شدن) بسیار مخرب‌تر از نتیجه آن (برد یا باخت) است. یک جنگ فرسایشی، صرف نظر از نتیجه، اقتصاد کشور را به سمت تورم شدید  سوق می‌دهد. در سناریوی جنگ کوتاه، نتیجه (برد یا باخت) تفاوت معناداری در سرنوشت دلار ایجاد می‌کند، اما در هر دو حالت، سطح قیمت‌ها هرگز به دوران قبل از جنگ باز نخواهد گشت. به همین دلیل است که روسیه قبل از شروع جنگ اوکراین شروع به خرید طلا در مقادیر بالا نمود. که البته گروهی از تحلیل گران این عقیده را دارند که جنگ اوکراین یکی از کارکردهایش سوزاندن نقدینگی چاپ شده در دوران کرونا در روسیه و حفظ ارزش روبل است.

درس بزرگ تاریخی برای جنگ فرسایشی :

پس از پایان جنگ نهروان و شکست خوارج، امام علی (ع) به کوفه بازگشتند. ایشان مشاهده کردند که برخی از سربازان و یارانشان به جای بازگشت به زندگی عادی و کسب و کار، همچنان در حال و هوای جنگی باقی مانده و دست از کار کشیده‌اند. گویی تصور می‌کردند که وظیفه‌شان فقط جهاد است و تا زمانی که دشمنی وجود دارد، باید آماده‌باش و بیکار در مسجد یا پادگان بمانند.

امام علی (ع) وقتی این وضعیت را دیدند، آن‌ها را مورد خطاب قرار داده و جمله‌ای تاریخی بیان فرمودند که دقیقاً همان مفهوم طلایی این لحظه ها را می‌رساند:

«مَنْ كَانَتْ لَهُ ضَيْعَةٌ فَلْيُصْلِحْهَا وَ مَنْ كَانَتْ لَهُ تِجَارَةٌ فَلْيَتَّجِرْ، فَإِنَّ عَمَلَ الرَّجُلِ لِنَفْسِهِ خَيْرٌ لَهُ مِنْ عَمَلِهِ لِغَيْرِهِ»

ترجمه:

«هر کس مزرعه و ملکی دارد، به اصلاح و آبادی آن بپردازد و هر کس تجارتی دارد، به تجارت خود مشغول شود؛ چرا که کار کردنِ فرد برای خود (و خانواده‌اش)، برای او بهتر از کار کردنش برای دیگری است.»

این روایت در منابع تاریخی و شرح نهج‌البلاغه، از جمله توسط مورخین و علمایی مانند ابن ابی الحدید در شرح خود بر نهج‌البلاغه، نقل شده است و نشان‌دهنده یک اصل مدیریتی و استراتژیک مهم در حکومت امام علی (ع) است.

تحلیل و تفسیر عمیق این دستور

این دستور ساده، حاوی چندین لایه معنای استراتژیک، اقتصادی و اجتماعی است:

  1. نفی فلج شدن جامعه در اثر جنگ: این مهم‌ترین پیام است. امام علی (ع) اجازه نمی‌دهند که “وضعیت جنگی” به یک “فرهنگ دائمی” تبدیل شود که اقتصاد و زندگی روزمره مردم را مختل کند. جنگ یک وضعیت اضطراری است که نباید اصل زندگی، یعنی کار، تولید و سازندگی را تحت‌الشعاع قرار دهد.

  2. اقتصاد، پشتوانه قدرت نظامی: امام به خوبی می‌دانستند که یک ارتش قدرتمند، بدون یک اقتصاد پویا و مولد، قابل نگهداری نیست. سربازان باید تغذیه شوند، اسلحه باید ساخته یا خریداری شود، و هزینه‌های لجستیک باید تأمین گردد. این منابع از کجا تأمین می‌شود؟ از مالیاتی که از مزارع آباد  و بازارهای پررونق  به دست می‌آید. بنابراین، دستور به بازگشت به کار، در واقع دستور به تقویت زیربنای قدرت دفاعی کشور بود.

  3. حفظ روحیه و سلامت روانی جامعه: غرق شدن دائمی در فضای جنگ، جامعه را فرسوده، افسرده و ناامید می‌کند. بازگشت به کار و زندگی عادی، به جامعه امید، پویایی و حس “نرمال بودن” را تزریق می‌کند. این کار از نظر روانی، جامعه را در برابر فشارهای طولانی‌مدت مقاوم‌تر می‌سازد.

  4. مقابله با تفکر افراطی: خوارج، که امام علی (ع) با آن‌ها جنگیده بود، تفکری خشک و افراطی داشتند که دنیا و کار برای آن را مذموم می‌دانستند. دستور امام، یک پاسخ عملی به این تفکر نیز بود. ایشان نشان دادند که در اسلام، کار و تلاش برای آبادانی دنیا نه تنها مذموم نیست، بلکه خود نوعی عبادت و یک وظیفه اجتماعی مهم است.

ارتباط با تحلیل‌های قبلی

این دستورالعمل دقیقاً در نقطه مقابل سناریوی “جنگ فرسایشی منجر به فروپاشی اقتصادی” قرار می‌گیرد که در تحلیل قبلی بررسی شد. رویکرد امام علی (ع) راهکاری برای جلوگیری از تحقق آن سناریوی فاجعه‌بار است. ایشان با این فرمان نشان می‌دهند که یک حکومت هوشمند، حتی در میانه درگیری‌های نظامی، باید با تمام توان از ستون فقرات اقتصاد خود محافظت کند تا بتواند هم در جنگ پیروز شود و هم پس از آن، توان بازسازی و ادامه حیات داشته باشد.


سناریوی ۳: عدم نتیجه مذاکرات و عدم تفاهم بر غنی‌سازی صفر

تحلیل اقتصادی و سیاسی:

این سناریو به معنای شکست قطعی و اعلام شده‌ی تمام مسیرهای دیپلماتیک برای احیای برجام یا توافقی مشابه است. بن‌بست بر سر “غنی‌سازی صفر” به دنیا این پیام را می‌دهد که ایران قصد کوتاه آمدن از برنامه هسته‌ای خود را ندارد و در نتیجه، چشم‌انداز رفع تحریم‌ها کاملاً از بین می‌رود. البته باید خاطر نشان شویم که غرب نیز نشان داده است دوست دارد ایران عزیز ما یک کشور ضعیف و وابسته و مصرف کننده باقی بماند. بدعهدی ها و کارشکنی های مکرر در برجام این امر را به خوبی نشان می دهد.

  • تأثیر بر عامل تحریم: وضعیت تحریم‌ها نه تنها بهبود نمی‌یابد، بلکه به احتمال زیاد تشدید خواهد شد. امید به گشایش اقتصادی از بین رفته و شرکت‌ها و کشورهای مردد، به طور کامل از بازار ایران خارج می‌شوند. این یعنی تداوم و تشدید وضعیت فعلی محدودیت عرضه ارز.
  • تأثیر بر عامل نقدینگی: دولت که امید به درآمدهای ارزی حاصل از توافق را از دست داده، به سیاست‌های انبساطی پولی برای مدیریت کسری بودجه ادامه خواهد داد. رشد نقدینگی همچنان بالا باقی مانده و به تضعیف پول ملی ادامه می‌دهد.
  • تأثیر روانی: این سناریو یک “شوک” ناگهانی مانند دو سناریوی قبلی نیست، بلکه یک “اثر مزمن” ایجاد می‌کند.  انتظارات تورمی که شاید تا حدی کنترل شده بود، دوباره شدت میگیرد. تقاضا برای دلار به عنوان یک روند پایدار و بلندمدت افزایش می‌یابد.

پیش‌بینی قیمت دلار:

افزایش قیمت در این سناریو شارپ و انفجاری نیست، بلکه یک حرکت صعودی پایدار خواهد بود. دلار به تدریج اما با شیبی تندتر از گذشته، رکوردهای جدیدی را ثبت خواهد کرد. این سناریو می‌تواند قیمت دلار را در یک بازه یک ساله حدود 40 تا 70 درصد افزایش دهد.


بخش دوم: تحلیل سناریوهای ترکیبی

در این بخش، اثر همزمان وقوع سناریوها بررسی می‌شود. تأثیرات در این حالت صرفاً جمع جبری نیستند، بلکه به صورت هم‌افزا (Synergistic) و نمایی عمل می‌کنند.

ترکیب ۱: فعال شدن مکانیزم ماشه + شکست مذاکرات

این دو سناریو عملاً لازم و ملزوم یکدیگرند. شکست مذاکرات می‌تواند به فعال شدن ماشه منجر شود. اثرات اقتصادی این ترکیب، مشابه تحلیل سناریوی ۱ (مکانیزم ماشه) است اما با این تفاوت که عامل روانی “ناامیدی” از سناریوی ۳ نیز به آن اضافه شده و هرگونه امید به بازگشت از این مسیر را از بین می‌برد. این ترکیب، جهش اولیه و سپس تثبیت در سطوح بالا را به دنبال دارد. (مشابه سناریو ۱، رشد 70 تا 120 درصدی  ).

ترکیب ۲: فعال شدن مکانیزم ماشه + جنگ ایران و اسرائیل

این ترکیب فاجعه‌بار است. کشوری که درگیر یک جنگ تمام‌عیار است، همزمان تحت شدیدترین تحریم‌های بین‌المللی تاریخ (فصل هفتم) قرار می‌گیرد.

  • اثر اقتصادی: توانایی کشور برای تأمین مالی جنگ و حتی واردات کالاهای اساسی مانند غذا و دارو تضعیف می شود. درآمدهای ارزی تضعیف شده است و هیچ کشوری جرأت همکاری اقتصادی نخواهد داشت. دولت برای تأمین هزینه‌ها، به چاپ پولی روی می‌آورد که مستقیماً به تورم منجر می‌شود.
  • اثر روانی: ترکیب ترس از جنگ و انزوا، اثر منفی روانی در بازار ایجاد می‌کند.
  • پیش‌بینی قیمت: در صورت فرسایشی شدن جنگ ، قیمت دلار  چندین برابر می‌شود.

ترکیب ۳: جنگ ایران و اسرائیل + شکست مذاکرات

این ترکیب نیز بسیار شبیه به حالت قبلی است.

ترکیب ۴: فعال شدن ماشه + جنگ + شکست مذاکرات (وقوع همزمان هر سه سناریو)

این بدترین حالت قابل تصور است. این سناریوها یک زنجیره علت و معلولی هستند: شکست مذاکرات منجر به فعال شدن ماشه شده و این انزوای کامل، ریسک درگیری نظامی را به بالاترین حد می‌رساند.

  • تحلیل: در این نقطه، اقتصاد ایران  از اقتصاد جهانی منزوی شده، درگیر یک جنگ خارجی ویرانگر است. تمامی عوامل منفی به صورت همزمان  عمل می‌کنند:

    • عرضه ارز: بسیار کم.
    • رشد نقدینگی: بسیار زیادتر از حالت غیر جنگی
    • روانشناسی بازار: ترس 
  • پیش‌بینی قیمت: در صورت فرسایشی شدن جنگ چند ده برابر در بازه بالاتر از 5 سال و در صورت اینکه جنگ زود تمام شود چند برابر شدن در بازه دو سه سال.


جدول نهایی پیش بینی قیمت دلار در سناریوهای مختلف جنگ و تحریم

سناریو تحلیل خلاصه اثر روانی دامنه تخمینی رشد قیمت دلار (نسبت به قیمت پایه)
۱. مکانیزم ماشه سقوط شدید درآمدهای ارزی، جهش کسری بودجه و نقدینگی شوک ، هجوم برای خرید ارز تا 130 هزار تومان در میان مدت
۲. جنگ مستقیم توقف اقتصاد، هزینه‌های سرسام‌آور جنگ، چاپ پول بی‌رویه ترس در صورتی که جنگ فرسایش نشود و زود تمام شود چند برابر شدن در بازه چند ساله، در صورت فرسایشی شدن چند ده برابر شدن
۳. شکست مذاکرات اثر مزمن، تداوم روند فعلی با شیب تندتر افزایش پایدار انتظارات تورمی تا 130 هزار تومان در میان مدت
ترکیب ۱ و ۳ جهش اولیه و تثبیت در سطوح بالا شوک + اثر مزمن رشد 70 تا 120 درصدی
ترکیب ۱ و ۲  تورم شدید، انزوا در حین جنگ ترس+ انزوا در صورت زود تمام شدن جنگ قیمت دلار  چندین برابر می‌شود
ترکیب ۲ و ۳  تورم شدید، انزوا در حین جنگ ترس+ انزوا در صورت زود تمام شدن جنگ قیمت دلار  چندین برابر می‌شود
ترکیب ۱ و ۲ و ۳ بدترین سناریو تضعیف اقتصادی در صورت فرسایشی شدن چند ده برابر شدن 

نکته نهایی: این تحلیل نشان می‌دهد که دو عامل “جنگ مستقیم” و “مکانیزم ماشه” محرک‌های بیرونی برای جهش‌های قوی در قیمت دلار هستند. در حالی که عوامل داخلی مانند رشد نقدینگی به طور مداوم ارزش ریال را تضعیف می‌کنند، این شوک‌های خارجی پتانسیل ایجاد گسست‌های شدید را دارند.

تیم پلکانمشاهده نوشته ها

Avatar for تیم پلکان

تیم تولید محتوای پلکان، سعی دارد مطالبی را ارائه دهد که دارای 4 خاصیت باشد. مبتنی بر تجربه، تخصصی ، دارای صحت و قابل اعتماد

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.

The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.